با گذشت نزدیک به یک ماه از آغاز هفته وکیل مدافع و ارائه یادداشت و برگزاری نشست خبری از کانون ها، گویی رسالت مدیران کانون در قبال تعرفه دغدغههای نهاد وکالت به حوزه عمومی به پایان رسیده و شاید برخی از آنها هفته «وکیل مدافع» سال آینده را برای بیان و بازگو کردن چالش های کانون های وکلا انتظار می کشند.
هفته وکیل که در کشور ما دامنه اش از روز به هفته و امسال از هفته به دهه تغییر یافته و بسیاری از کانون ها پس از پایان هفته وکیل مدافع به فکر برگزاری مراسم گوناکون افتادند، بدون ابتکار ویژهای برگزار شد و مدیران کانون ها در قالب یادداشت هایی به بیان اهمیت و معضلات این نهاد کهن پرداختند و درواقع این تنها ابتکار اسکودا در چنین هفته ای بود.
برخی کانونها نیز با اتکا به تعامل با ادارات و دستگاه های استانی توانستند ابتکارات قابل توجهی در زمینه معرفی نهاد مظلوم کانون وکلا به آحاد جامعه به خرج دهند که برخی از آنان تاکنون اجرایی و عملیاتی نشده بود.
اما پس از پایان هفته وکیل و موج گسترده بیان دغدغه های جامعه وکالت در رسانه ها و ایجاد یک موج رسانهای مطلوب از سوی وکلا، گویی سال ۱۴۰۱ تمام، دغدغه های وکلا مرتفع و نیازی به بازگو کردن و تبیین خطرات و لطمات وارده بر پیکر بی جان نهاد وکالت وجود ندارد. انگار برگزاری یک نشست خبری در هفته وکیل مدافع و شاید هفته خبرنگار برای بیان مطالبات کافیست و نیازی به عنصر رسانه وجود ندارد.
البته هر وکیل باید برای صنف و حرفه خود به مثابه یک رسانه وارد عمل شود اما مدیران کانون ها که سخنگوی رسمی نهاد وکالت محسوب میشوند، رسالتی مضاعف در این حوزه دارند و این امر نافی مسئولیت خطیر آنان نیست. لکن روندی که اکثر کانون ها در پیش گرفتهاند گویای این مطلب نیست و آنچه پیداست عزمی برای روابط دو سویه و سازنده میان رسانه ها و کانون های وکلا وجود ندارد.
درحالی که غالب مردم هنوز از تفاوت میان کانون و مرکز وکلا اطلاعی ندارند و اصلاً از وجود دو نهاد وکالت با خبر نیستند، تأکید رئیس اسکودا بر این نکته که «اتفاقات اخیر باعث شد مردم و نهاد وکالت بر سر موضوع حفظ استقلال کانونهای وکلای دادگستری و گرامیداشت آن به اتفاق نظر برسند.» نیز نمیتواند واقعیت را تغییر دهد و انفعال کانون ها در معرفی خود و خدماتشان به مردم را توجیه کند.